بسم الله الرحمن الرحیم-طمع- یک ارزو وخواسته است که فرد مایل استکه ثروت وکالای زیادی رابدست اورد وبصورت مطالق هرانچه که برای اوارزمند هساتند تنها برای خوداش اکتساب کند- که تنها برای اوباشد- طمع یک انتظار نامعقول است- به هرحال طمع یکازوی وسیع وگاهی غارتگر است وانسان را مداوم بدنبال مقام وموقعیت وثروت میکشاند-ازنظ ذهنیت شناسی روانشناسی مادی طمع یک اروزی نامعقول وناهماهنگ است- که باعدم تعادل در بدست اوردن انچه که به ان نیاز ندارد- یا شایستگی انرا ندارد- که میتواندیک موقعیت اجتماعی-یا روحانی یاکسب قدرتی باشد که بخواهد خودرابالاتر ازدیگران نشان دهد- جناب طوماس اکینیوس مینویسد طمع گناهی است که انسان را درمقابل خداوند قرارمیدهد مانند گناه های دنیائی است که انسان دنیای جاودان رافدای دنیا فانی میکند وخود ملزم فقط به اشیائ وموقعیتهای دنیائی میداند- دانته در کتاب پالایش مغفرت طمع ان استکه وخم شده وخاک را سجده کندبرای انکه همه فکرش درباره اینجهان خاکی بوده است البته طمع دراشکالو رفتارهای مختلف خودنمائی میکند منجمله بی فائی- خیانت نارو زدن ماهرانه از قدرت سو استفاده کردن حیله زدن رشوه گرفتن تنها نظریه مثبت که مشهور است مطلق به اقای ایوان بئواسکی:" است که دردانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه برکلی کهدرانجا فرمودند-طمع درست است وایرادی نداردبه هرحال من میخواهم شما بدانیدکه منفکر میکنم طمع سلامت دارد شما میتوانید طمع داشته باشید وازخودتان هم راضی باشید این سخنرانی باعث الهام ساختن فیلم " وال استریت :"شد که جمله طلائی وشاخص ان این بود طمع بعلت کمبود لغت خوب برای تشریح ان خوب است طمع اشکالی ندارد وصحیح است وطمع کار میکند طمع کارش روشن است وطمع میانبر میزند وطمع باعث تسخیر هسته انقلابی وایجاد جهش در روح میشود وطمع انواعی دارد مانندطمع برای حیات برای پول- برای عشق- برای علم اموزی که منجر به تحرکت شدید میگردد وباعث ترقی انسان میشود باید من اضافه کنم طمع بیشتردرمورد منفی بکار میرود که ایشان درنگرش مثبت انرادیده اند که ان را سعی مشکور گفته میشود طمع باعث الهام که ثروتی که ازراه حلال بدست امده وذخیره شده را از راه دزدی به چنگ اورنند که یا از طریق طغیان ویا حیله ویا ازطریق سوئاستفاده مهرانه ازقدرت وشامل کردار زشت ازراه کلاه شرعی که درکلیسا مانند خریدن وفروختن بهشت وجهنم ویا مقامات روحانی ویا اشیای مقدس که تنها از طریق کلیسا بدست میاید نمونه مشهوران دزد دریائی اقای هندریک لوسیفر" پس از ساعاتهای جنگیدن برای طلاهای کوبائی که توانست انها را به چنگ اورد وبه کشتی منتقل سازد بعلت جراحات بسیار عمیق وزیاد مرد- اقای "ان دریو گرییلی:" درمقالخ و بنام مرض امریکائی ها طمع است مینویسد مشکل اساسی وجدی این کشور امروزه طمع بی پروا ونامحدوداست طمع به رسمیت شناخته شده باعث ایجاد افتضاح غیر منطقی افراد حقوقی میشود که روزنامه های مارا پر کرده است طمع باعث خم شدن پلیسها وسیاستمدران شده است طمع باعث یک جریان مداوم وثابت برای نابودی اقدامات مثبت اتحادیه ها بشود که مایل هستند که براساس کار مثبت عمل کنند- طمع باعث میشود از ایجاد مالیات زیادتری راقطع بشود که از فقر گرفته شده است وسرانجام به جیب ثروتمندان سرازیر میشود که مفصل دراین مورد بحث کرده است- خانم جولیلان ادنی درمقاله ای بنام طمع مینویسد- این اولین باری نیست که ملت یک اقتصاددراماتیک نابرابر ونامتعادل رابوجود اورده اند این ملت ثروتمند چگونه اینچنین شدند؟ هر روزه جهان کار همراه با ارزش دمکراسی بکارش ادامه میداد چگونه می شود تصور کرد که منافع فردی باعث ترس ونابهنجاری شود- ازادی وتصورمبهم از ازادی –اجبار- بهره کشی- کارت اعتباری-شایسته سالاری براساس قدرت وثروت.شرکتها عدالتاقتصادیهمه انها به تخریبکردن انجامیدند- من در سرزمینی رشد کردیم که ایدولوژی روشنی نداشت اما درهمین دروان دران ماترلیست وبازرگانی توسعه قدرتمند وجهانی یافت در مطلق خلا ودو ایدولوژی بی اعتبار- اقتصاد ازادبی بندبار وجامعه داروینی درحایکه چهره منافق بخود گرفته است دوباره رشد کرده است واین ایدلوژی ها درحال اشوب وکاستن هستند- که دردر دروان لیبرالیسم مدرن که به صورت وحشتناکی ازادی را رشد میدهند از عدالت وبرابری بسوی دمکراسی غفلت میکنند دوم انکه علم را رشد میدهند وعلاقهای به ارزشهای انسانی ندارند( وبایدمن اضافه کنم تحقیقات نشان میدهد که درغرب محصول علم را فورا بکار نمیبندند درحالیکه مخارج عظیمی انجام شده است دنبال یک فن اوری شاهکار یک شبه انها میلیادر کنند میگردند که هم زمانرا ازدست میدهند وهم سرمایه را چناچه بفوریت عمل میکردنازپول درامده علاوه برانکه از مشکلات اجتماعی سریع خارج میشدند میتوانستند ان محصول راتکامل بخشند وبه همان ارزو سریع تر برسند) ومیبایست بهره کشی را اصلاح کنند- که این جزو طبیعت دنیا است- در جستجو برای یک اقتصاد مدرن که به قوانین واقعی نزدیک باشد ایا این نیست که جامعهکه ازافراد تشکیل یافته ست عقلا ومنطقاا از حداکثر خوشحالی برخوردار باشند علی علیه السلام واله والسلم میفرماید-": هرکس که طمع را برای خود پذیرفت وان را شعار خوداش قرار داد- نفس خود را معیوب کرده است:"